در این مقاله که به قلم خانم سایان بختیارمهر تحریر شده به موارد زیر می پردازیم:
- کشورهای جهان سوم چگونه باید پیشرفت کنند؟
- اصلاح جهان سوم چگونه وچه زمانی و به چه دلیل به وجود آمد
- این کشورها چه خصوصیت و چه مشخصاتی دارند؟
- و چه راهکاری وجود دارد که آنها از این بن بست خارج شده وبه کشورهای توسعه يافته تبدیل شوند.
برای آشنایی بیشتر با خانم سایان بختیارمهر، مقاله سایان بختیارمهر کیست؟ را مطالعه کنید.
اصلاح جهان سوم اولین بار در سال ۱۹۵۶ توسط جمعیت شناس فرانسوی آلفرد سووی بيان شده است،برداشت وی از این اصلاح اشاره است به مفهوم طبقه سوم که بعد از انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹به عنوان اکثریت مردم شامل بازرگانان -صنعتگران-کارگران و کشاورزان که تقاضای یک سلسله حقوق و امتیازاتی را داشتند که تا آن موقع مخصوص طبقه اشراف و اعضای کلیسا بود به عبارت دیگر منظور آلفرد سووی می توانست این باشد که این گروه از کشورها که طی چندین قرن متوالی توسط دولتها حاظر نیستند چون گذشته اجازه دهند دولت های سلطه گر چپاول و غارت آنها را ادامه دهند این گروه از کشورها اکنون تقاضا دارند که جایگاه شایسته خود را در همه شئونات بین المللی و به خصوص تقسیم کار بین المللی به دست آورند.
اصلاح جهان سوم چگونه وچه زمانی و به چه دلیل به وجود آمد
کشورهای جهان سوم شامل: آمریکای لاتین، آفریقا و آسیای مرکزی مییاشند با مشخصه های هم چون 1.انبوه جمعیت، 2.نرخ اندک پس انداز، 3.کشاورزی معیشتی، 4.وابستگی شدید صادرات به مواد اولیه ،به وسیله شکاف مطلق از جهان اول یا سرمایه داری که قابل تفکیک است.
شکاف مطلق عبارت است از تفاوت بین میانگین سرانه تولید ناخالص ملی دسته ای از کشورهای ثروتمند و میانگین سرانه تولید ناخالص ملی کشورهای فقیر تر ساخته می شود بنابراین میتوان گفت سه منبع نارسائی و کمبود در سیستم اداری کشورهای جهان سوم وجود دارد و اولین مورد مشهود و کاملا مشخص کمبود نیروی متخصص و کار آمد می باشد مشکل دوم ناشی از عدم حمایت بخش غیر نظامی بروکراتها می باشد و در آخر میتوان به شیوه معمول بازی و تغیر آنها توسط دیوان سالاران جهان سوم جهت تامین منافع سیاسی اشاره کرد.
راهکار تبدیل کشورهای جهان سوم به کشورهای توسعه يافته
کشورهایی که در جهان سوم مایل به پیشرفت هستند باید اصول ثابت توسعه سياسی اقتصادی و فرهنگی را در داخل کشور پیش گیرند که مهمترین آنها:
- فرد گرایی مثبت
- تفکر استقرایی
- برنامه آموزشی
- منطق کار جمعی
- هویت عمومی
- علاقه به جامعه و بنیادی بودن
- قانون پذیر بودن در میان مردم
- تلاقی منابع هیآت حاکمه با منافع عمومی مردم
- ارامش اقتصادی که دو مورد آن مهمترین اصول است
فرد گرایی مثبت منظور از فرد گرایی مثبت که مهمترین اصول توسعه و پیشرفت به شمار میرود این است که اهمیت دادن به افراد تا صاحب شخصیت و فکر خلاق شوند. آرامش اقتصادی و مالی که زمینه ساز توسعه فرهنگی و نهایتا توسعه سیاسی میشود چرا که افراد دور از دغدغه ها و مشکلات زندگی بهتر می اندیشند و بهتر تصمیم میگیرند و بهتر آموزش فرا میگیرند. روحیه اصلاح نگری و اصلاح پذیری و روشنگری و تمایل به یادگیری و تلاقی اندیشه ها در میان هیات حاکمه و دولت مردان که در روند سعی و خطا منطقی میشود که از شاخصهای جمعی مورد ارزیابی قرار میگیرد شیوه کیفیت مملکت داری کشورها و توانایی رهبران در تعدیل و انطباق امکانات، و سیستم داخلی با تغییرات حادث در محیط داخلی و خارجی می باشد و اما مهمترین رویه ای که میتوان کشورهای توسعهنیافته و همان جهان سومی در پیش رو گیرند دو استراتژیک مهم و اساسی، استراتژی بقا و استراتژی انطباق می باشد. دو استراتژی مهمی که باید به موازات یکدیگر حرکت و پیشرفت کنند. منظور از بقا در سطح بینالمللی اینکه به خود امید داشته باشند و پایداری کنند و ثبات و شخصیت ملی و حقوقی داشته باشند. انطباق اینکه خود را با سطح بین الملل هم سو و هم جهت کنندو راهکارهای که آنها برای پیشرفت پیش رو میگیرند دنبال کنند در این صورت است که میتوانند با حفظ معيارها و ارزشها ی خود به پیشرفت دست یابند.
یک دیدگاه
بازتاب ها: سایان بختیارمهر کیست؟ - سیب